گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:به کام دل بدیدم خویشتن را گرفتم در بر آن سیمین بدن را

❈۱❈
به کام دل بدیدم خویشتن را گرفتم در بر آن سیمین بدن را
به دستم داد زلفی کز نسیمش جگر خون گردد آهوی ختن را
❈۲❈
ببوسیدم بنا گوشی که عکسش طراوت داد برگ نسترن را
صنوبر قامتی کز رشک ساقش به گِل درماند پا سرو چمن را
❈۳❈
نه در پهلو که در چشمش نشاند اگر چون گل دهد خاری سمن را
جهانی در شکر گیرد هرآن گه که همچون پسته بگشاید دهن را
❈۴❈
چو بنماید سر دندان به خنده بریزد آبرو درِّ عدن را
ز بویش زنده وا باشد نزاری به خاکش گر فرستد پیرهن را
❈۵❈
اگر بر تربتش روزی نهد دست بدرّد بر خود از رقّت کفن را

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها