گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:چه می کنم ز دلی کو ز یار برگردد روا بود که چنان دل ز دیده در گردد

❈۱❈
چه می کنم ز دلی کو ز یار برگردد روا بود که چنان دل ز دیده در گردد
مرا نباشد از آن دل که گر به جان آید ز جورِ دوست بنالد ز عهد برگردد
❈۲❈
دلم ز پایِ تو ای دوست بر نتابد سر اگر ز دستِ تو در پایِ غم به سر گردد
نگردد از تو دلم گر به خونش گردانی مگر ز دیده فرو گردد از تو گر گردد
❈۳❈
دلِ [مرا] دلِ آن کی بود معاذالله که با تو گر جگرش خون کنی دگر گردد
نزاریا سخنت تازه دار و کاغذ و کلک که خود حدیثِ تو اندر جهان سمر گردد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها