گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:هم چو من دل بری که جان دارد کس ندانم که در جهان دارد

❈۱❈
هم چو من دل بری که جان دارد کس ندانم که در جهان دارد
دل برِ من مگر همه جان است نه چو انسان که جسم و جان دارد
❈۲❈
چشم او گر نه سر به سر شوخ است پس چرا هم چو روح آن دارد
باده و انگبین و آبِ حیات هر سه اندر یکی مکان دارد
❈۳❈
ور نداری ز من قبول آنک کوثر اندر لب و دهان دارد
به حقیقت اگر بگویم راست صفت و صورتِ جنان دارد
❈۴❈
سخت بد خوست با نکورویی راستی عادتی چنان دارد
چون نزاری هزار مملوکش سرِ خدمت بر آستان دارد
❈۵❈
هر چه در چشمِ پاک بازآید تا به جان جمله در میان دارد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها