گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:فروغِ طلعتِ رویِ تو آفتاب ندارد نسیمِ ناقۀ زلفِ تو مشکِ ناب ندارد

❈۱❈
فروغِ طلعتِ رویِ تو آفتاب ندارد نسیمِ ناقۀ زلفِ تو مشکِ ناب ندارد
عجب که سایۀ زلفِ تو گر رسد به جمادی که هم چو ذرّه به خاصیّت اظطراب ندارد
❈۲❈
تو خود به جانبِ ما هیچ التفات نداری مرا خیالِ تو یک لحظه بی عذاب ندارد
چو حلقه هایِ سرِ زلفِ بی قرارِ تو یک دم دو چشمِ ژاله فشانم قرار و خواب ندارد
❈۳❈
مگر که لایقِ گوشِ تو نیست ورنه به قیمت چو گوهرِ صدفِ چشمِ من سحاب ندارد
ندانم اهلِ دلی در بلادِ ملکِ خراسان که دل بر آتشِ این امتحان کباب ندارد
❈۴❈
کسی نبینم از ابنایِ خویش کو چو نزاری به خونِ دل رخِ چون کهربا خضاب ندارد
دل شکستۀ من مشکل این که در همه عالم به هیچ کویِ دگر مرجع و مآب ندارد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مصطفی علیزاده
2018-03-31T12:22:25
کلمه اضطراب با غلط املایی ثبت شده است . بیت دوم