گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:چه دردست این که آرامی ندارد چه دورست این که انجامی ندارد

❈۱❈
چه دردست این که آرامی ندارد چه دورست این که انجامی ندارد
نگه کردم به دنیا ذرّه یی نیست که از خورشید اعلامی ندارد
❈۲❈
ندیدم هیچ صاحب دل ندیدم که بر کف هم چو جم جامی ندارد
به واجب عزّتِ درویش می دار که سلطان است اگر شامی ندارد
❈۳❈
مکن بر مردمِ عاشق ملامت که بیش از عاشقی کامی ندارد
جمادست آن به معنی جانور نیست که خاطر با دل آرامی ندارد
❈۴❈
به انسان کی کند ترجیح وحشی که گردن بستۀ دامی ندارد
چه می خواهی نزاری را که بینی نزاری جز همین نامی ندارد
❈۵❈
سری دارد فدایِ مقدمِ دوست به گردن بیش از ین وامی ندارد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها