گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:عمری که مردِ عاشق بی دوست می گذارد هرگز روا نباشد کز زندگی شمارد

❈۱❈
عمری که مردِ عاشق بی دوست می گذارد هرگز روا نباشد کز زندگی شمارد
بی ذکرِ او وبال است گر یک سخن بگوید بی یادِ او حرام است گر یک نفس برآرد
❈۲❈
حاسد به طعنه گوید کز دوست می شکیبد من می روم و لیکن بختم نمی گذارد
سنگین دلان بخندند از بی قراریِ ما رضوان اگر ببیند رویِ تو حالت آرد
❈۳❈
گر تلخ گفت شیرین فرهاد می پسندد ور زهر می فرستد چون نوش می گوارد
قاضی چه کار دارد با اعتقادِ عاشق گو از پسِ قضا رو گر شرع می گذارد
❈۴❈
در آتشِ جدایی بس معجزی نباشد بر آبِ چشمِ عاشق گر سیلِ خون ببارد
با آن که در حضورم اثبات جهل باشد پنداشتم به غیبت کز ما خبر ندارد
❈۵❈
تنها مرو نزاری زیرا کسی بباید کو را به ما نماید ما را بدو سپارد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها