گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:عشق آب از روی کارم می برد رونق از صبر و قرارم می برد

❈۱❈
عشق آب از روی کارم می برد رونق از صبر و قرارم می برد
رازپوشی می کند وز عقل و هوش نام و ننگ و فخر و عارم می برد
❈۲❈
هیبت عشق از شکوه سلطنت دست و دل از کار و بارم می برد
می نهد اسرار با من در میان وایه من از کنارم می برد
❈۳❈
روزگاری در محیط وهم خویش غرق بودم با کنارم می برد
هرچه فی الجمله پسند عشق نیست از نهان و آشکارم می برد
❈۴❈
جان و دل خود برد و در بازار سر غیر سودا هر چه دارم می برد
مستی ای می آرد وخودبینی ای از دماغ هوش یارم می برد
❈۵❈
عقل را از خاطر مشغول من تا دگر یادش نیارم می برد
قاید تسلیم را بر من گماشت تا به یغما رخت و بارم می برد
❈۶❈
آشنایی می دهد فطرت به من با سر آن روزگارم می برد
آمده ست ام سال و رغم عقل را با سر پیمان پارم می برد
❈۷❈
از بخار خمر بودم سر گران ساقی فطرت خمارم می برد
از نزاری باز می گیرد مرا زاریی آخر که زارم می برد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها