گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:مرا مسخّر عقل مجاز نتوان کرد که رند را به ستم توبه باز نتوان کرد

❈۱❈
مرا مسخّر عقل مجاز نتوان کرد که رند را به ستم توبه باز نتوان کرد
من آن نیاز کنم در شبی به می خوردن که در نماز به عمر دراز نتوان کرد
❈۲❈
کجا فسرده دلان را سماع ذوق دهد چو سوز سینه نباشد نیاز نتوان کرد
شدم به مسجد و گفتم نماز بگزارم که هم به کُل در طاعت فراز نتوان کرد
❈۳❈
خیال دوست به من گفت روی برگردان که در دو قبله به یک دل نماز نتوان کرد
ملالت از عقبِ عاشقان کنند ولی ز پیش حکیم ازل احتراز نتوان کرد
❈۴❈
بهشت نسیه نمی بایدم به طاعت نقد که این معامله با اهل راز نتوان کرد
به زعم مدعیان ، عیش تازه خواهم داشت که خوز هم دم دیرینه باز نتوان کرد
❈۵❈
فدای دوست کند جان نزاری و محمود چه جان بود که فدای ایاز نتوان کرد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها