گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آتش عشق چو در سینه شرار اندازد مرد را از زبر تخت به دار اندازد

❈۱❈
آتش عشق چو در سینه شرار اندازد مرد را از زبر تخت به دار اندازد
عشق بر هر طرف از مملکت دل که زند همچو موجی ست که دریا به کنار اندازد
❈۲❈
عاشق آن است که گر بر سر کویش محبوب بگذرد در قدمش سر به نثار اندازد
پدرم گفت که هم زخم هلاکت بخورد خویشتن هرکه چنین بر سر نار اندازد
❈۳❈
گفتم از مدعیان باک مدار ای بابا چه توان سوخت از آتش که چنار اندازد
دوستان بر سر دیوار سرا بستانش باغبان را مگذارید که خار اندازد
❈۴❈
چه شود گر بگذارند رقیبان حرم که نزاری نظر از دور به یار اندازد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها