گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:یارِ ما ولوله در عالمِ راز اندازد گر نقابی که برانداخته باز اندازد

❈۱❈
یارِ ما ولوله در عالمِ راز اندازد گر نقابی که برانداخته باز اندازد
خوشش آن قامت و بالا که خود استادِ ازل کسوتِ حسن به بالایِ دراز اندازد
❈۲❈
ساقیا باده دمادم ده و با چنگی گوی تا ز آهنگِ عراقم به حجاز اندازد
دشمنِ سختِ من است آن که حدیثِ من و دوست نه به عکسِ روشِ عقل فراز اندازد
❈۳❈
بارها خواستمش گفت که یک حلقه از آن زلف در حلقِ ملامت گرِ راز اندازد
غیرتم باز پشیمان کند و داند عقل که خیالم به چنین فکرِ مجاز اندازد
❈۴❈
چشم بر هم مزن ای دیده که برخواهد خاست فتنۀ تازه به هر غمزه که باز اندازد
واعظی گفت به مقصد نرسد الّا آن که به مسجد رود و سر به نیاز اندازد
❈۵❈
خود خیالِ تو نزاریِ خراباتی را نگذارد که مصلاً به نماز اندازد
هر که محمود بود بر همه عالم بندد درِ آن دیده که بر رویِ ایاز اندازد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها