گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد کدام دل که ز سر تا قدم بمی‌سوزد

❈۱❈
دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد کدام دل که ز سر تا قدم بمی‌سوزد
عجب ز مردمک دیده مانده ام که مدام میان آب دو چشم است و هم بمی‌سوزد
❈۲❈
ز آه من دمِ باد صبا نمی فسرَد ز سوز من نفس صبح دم بمی‌سوزد
ز می که مونس جان بود بر شکست دلم که در عروق ز اندیشه دم بمی‌سوزد
❈۳❈
ز جام جم چه کند مفلسی که در شب تار به دود آه سحر ملک جم بمی‌سوزد
به من نماند ز هستی و نیستی چیزی که برق عشق ، وجود و عدم بمی‌سوزد
❈۴❈
اگر بسوخت تنم از سموم غم چه عجب که آدمی ز بس افراط غم بمی‌سوزد
بسوختیم و دمی در رقیب ما نگرفت بلی بلی مگر افسرده کم بمی‌سوزد
❈۵❈
ز بس که شعله آهم به شعر در پیچد مداد وقت کتابت قلم بمی‌سوزد
حذر ز سوز نذاری کز آتش سینه به چنگ بر نفس زیر و بم بمی‌سوزد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها