گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:نوبت پاس وصل تو بو که شبی به ما رسد سلطنتی چنان عجب گر به چنین گدا رسد

❈۱❈
نوبت پاس وصل تو بو که شبی به ما رسد سلطنتی چنان عجب گر به چنین گدا رسد
ما ننشسته یک نفس باهم و شهر پر سخن قصه ماجرای من تا پس از این کجا رسد
❈۲❈
کار به جان رسید و تو هیچ به ما نمی رسی زین به نواتر آشنا با سر آشنا رسد
گر چه نمی رسد به ما نوبت اتصال تو هم به امید حالیا صبر کنیم تا رسد
❈۳❈
جهد کنیم سال‌ها تا تو دمی به ما رسی صبر کنند عمرها تاچو تویی فرا رسد
گر بکشی و بعد از این بر سر کشته بگذری از نفس نسیم تو روح به شخص ما رسد
❈۴❈
چند ستم کشم ز دل دیده چرا نمی کَنَم جرم من است راستی هر چه به ما جزا رسد
آینه ی افق چنان تیره کند که بخت من دود دل پر آتشم گر به دم صبا رسد
❈۵❈
یا برسی به کام دل یا نرسی نزاریا گر نرسد جفا به سر عمر به منتها رسد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها