حکیم نزاری:چو رویِ یارِ من زیبا نباشد قمر در خانۀ جوزا نباشد
❈۱❈
چو رویِ یارِ من زیبا نباشد
قمر در خانۀ جوزا نباشد
چه می گویم که تابِ ماهِ رویش
فروغِ مهرِ گردون را نباشد
❈۲❈
چو خدّش لالۀ حمرا نروید
چو خطّش عنبرِ سارا نباشد
نباشد چون لبش لعلِ بدخشان
چو دندانش دُرِ دریا نباشد
❈۳❈
سیه چشمانِ فردوسِ برین را
به خلوت خانۀ او جا نباشد
اگر او نگذرد بر طرفِ بازار
میانِ شهریان غوغا نباشد
❈۴❈
نباشد عیب اگر نازک دلان را
شکیب از یارِ بی هم تا نباشد
ملامت بر نزاری نیست جایز
سرِ شوریده بی سودا نباشد
کامنت ها