گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:تماشایِ او کردن آسان نباشد مرا دیدۀ دیدنِ آن نباشد

❈۱❈
تماشایِ او کردن آسان نباشد مرا دیدۀ دیدنِ آن نباشد
چو خورشید طالع شود مرغِ شب را نظر قابلِ عکسِ لمعان نباشد
❈۲❈
من آن جا خود از حیرت افتاده باشم چو شخصی که در جسمِ او جان نباشد
ز چشمِ گهرپاشِ من هر سرشکی کم از دانۀ دُرِ عمّان نباشد
❈۳❈
چرا با پری کرده ای آشنایی شکیب از پری کردن آسان نباشد
پشیمانم از کرده و مردِ عاقل ز بد کردنی چون پشیمان نباشد
❈۴❈
به دعوی غلوّ می توان کرد امّا ز دعوی چه حاصل چو برهان نباشد
چنان گنج کی در چنین کُنج افتد گدا پیشه را جایِ سلطان نباشد
❈۵❈
دلا از تو تا با تو باشد پشیزی رهت در مقاماتِ مردان نباشد
مباش ایمن از نفس معذور باشی که آخر ز دشمن هراسان نباشد
❈۶❈
ز صورت برون شو که مجموعِ معنی دگر باره هرگز پریشان نباشد
معاذ الله ار علّتِ جهل داری که این درد را هیچ درمان نباشد
❈۷❈
نزاری فدایِ رهِ دوست کردن کم از نیم جانی فراوان نباشد
ندانی [که] با دوستان دوستان را به یک جان سخن بل به صد جان نباشد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۹۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها