حکیم نزاری:مردِ دنیا نه اهلِ دین باشد بدگمان منکرِ یقین باشد
❈۱❈
مردِ دنیا نه اهلِ دین باشد
بدگمان منکرِ یقین باشد
عارفان ساکنِ خرابات اند
هم چو گنجی که در زمین باشد
❈۲❈
هر که مست آمد از شرابِ الست
ابدا دایما چنین باشد
مستی و بی خودی کند پیشه
کارِ شوریدگان همین باشد
❈۳❈
در سرایِ مجاز نیست عجب
زهر اگر یارِ انگبین باشد
نوش بی نیش نیست در دنیا
غنچه با خار هم نشین باشد
❈۴❈
آن سرایِ بقاست کاندر وی
مهر بی انتقامِ کین باشد
دل که باشد چو موم نقش پذیر
حلقۀ عشق را نگین باشد
❈۵❈
سنگ را دل مخوان که سنگین دل
دومِ حارثِ لعین باشد
حالیا نقدِ وقت او دارد
هر که را هم دمی قرین باشد
❈۶❈
دوستان را به چشمِ دل دیدن
کارِ مردانِ راست بین باشد
باز ماند ز اتّصال به دوست
هر که موقوفِ حورِ عین باشد
❈۷❈
محو در ذاتِ دوست باید شد
تا فراغت ز کفر و دین باشد
هر کسی را تصوّری دگرست
اعتقادِ نزاری این باشد
کامنت ها