گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:از مبادی که مرا سر به جهان در دادند هیچ شک نیست که بی فایده نفرستادند

❈۱❈
از مبادی که مرا سر به جهان در دادند هیچ شک نیست که بی فایده نفرستادند
جام و جان هر دو ز یک میکده همره کردند عشق و می هر دو به من ز اول فطرت دادند
❈۲❈
دولت راه روانی که رسیدند به عشق شادی جان کسانی که به من دلشادند
حکم لشکر کش ارواح مبدل نشود تا در آن تفرقه هر کس به کجا افتادند
❈۳❈
ما چه دانیم که بر ما چه قلم رانده اند ظاهر آنست که در باطن ما بنهادند
آفرینش چو برینست ز مبدای وجود بنده لاله رخانم که چو سرو آزادند
❈۴❈
گرنه از بهر جگر خوردن و جان کندن ماست امهات این همه دل درد چرا می زادند
عاقلان در پی لیلی صفتان مجنوند عاشقان بر لب شیرین سخنان فرهادند
❈۵❈
زاهدان در خبرند از من و یاران که چو من مست از رایحه راحِ کدیر آبادند
طاقت بار ملامت نبود هر کس را خاصه قومی که درین مرتبه بی بنیادند
❈۶❈
مظلم ام روز منم وای بر آن ها فردا مَثَل تخته و شاگرد و سر استادند
تو و خلوتگه احباب علیرغم عدو باده پیمای نزاری دگران بر بادند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها