گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:یا خود همه کس فتنهء بالای بلندند بر عادتِ من چون گران مولعِ قندند

❈۱❈
یا خود همه کس فتنهء بالای بلندند بر عادتِ من چون گران مولعِ قندند
ای شمعِ جهان‌سوز به رغبت نظری کن با جانبِ جمعی که بر آتش چو سپندند
❈۲❈
از خیمه برون آی و ببین منتظران را دیوانه و عاقل زچپ و راست که چندند
دانند که بودن نه صلاح است و نیارند از پیش تو رفتن که گرفتار کمندند
❈۳❈
حیف است که این روی به هرکس بنمودی تا بی‌نظران نیز نظر بر تو فکندند
گویی همه سحر است سراپای وجودت کز دستِ تو خلقی به سراپای به بندند
❈۴❈
این است قیامت که بگفتند و بدیدیم گو خلق ببینند گر از ما نپسندند
یوسف چو ببینی نکنی عیبِ زلیخا ای مدّعی آخر ز سرت دیده نکندند
❈۵❈
یاران و رفیقانِ سفر بیش مگریید بر من که بر آشفتنِ دیوانه بخندند
با خلق مگویید کنون جز سخنِ دوست گرهم چو نزاری همه کس دشمنِ پندند
❈۶❈
ای باد پیامی ببر از ما به قهستان کایشان به فلان جای گرفتارِ کمندند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها