گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:این حوریان مگر ز سماوات می‌رسند یا خود ز خیل خانۀ جنّات می‌رسند

❈۱❈
این حوریان مگر ز سماوات می‌رسند یا خود ز خیل خانۀ جنّات می‌رسند
گویی مگر گریخته‌اند از بهشتِ عدن مستعجلان ز بهرِ ملاقات می‌رسند
❈۲❈
یا از برای طوف به دنیا درآمدند یا از پیِ وفورِ مهمّات می‌رسند
نی‌نی قرینه‌ای دگرست این سئوال را مهمانِ ما ز محضِ کرامات می‌رسند
❈۳❈
بسیار برده‌ایم به حاجت نیازِ خویش بر موجبِ قبولِ مناجات می‌رسند
ما خود به حقِّ خود برسیدیم و لا محال با حقِّ خود به وجهِ مکافات می‌رسند
❈۴❈
هر قوم را که می‌گذرانند ازین مقام قومی دگر ز عالمِ طامات می‌رسند
آری چنین بود که بدایات دورها با سر برند چون به نهایات می‌رسند
❈۵❈
اوّل ز لااله به ألّا الله آمدند از نفی بگذرند و به اثبات می‌رسند
ماییم و پیرِ خویش و خراباتِ عاشقان هم عارفان به سرِّ خرابات می‌‌رسند
❈۶❈
آن‌ها که در بدایتِ فطرت بمرده‌اند مشکل به زندگی‌ِ قیامات می‌رسند
نی مشکلاتِ سرّ و علن می‌کنند حلّ نی در رموزِ بحثِ مقالات می‌رسند
❈۷❈
در ذاتِ دوست محو شو آخر نزاریا هم ذاتِ کامل‌اند که در ذات می‌رسند

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها