حکیم نزاری:مجاوران صوامع مگر نمی دانند که ساکنان خرابات عشق مردانند
❈۱❈
مجاوران صوامع مگر نمی دانند
که ساکنان خرابات عشق مردانند
قلم به حرف خطا می کشند در قومی
که بر جریده محصول حاصل ایشانند
❈۲❈
بهشت و دوزخ ایشان حضور و غیبت اوست
اگر نه غافل از اینند و فارغ از آنند
رحیق و کوثر و حور و قصور و طوبی را
به یک نظر بدهند و غنیمتی دانند
❈۳❈
چه حاجت آتش دوزخ که خویشتن از دوست
به اختیار بسوزند اگر جدا مانند
مجاهدان مترصد نشسته اند که جان
فدای دوست چو فرمان دهد برافشانند
❈۴❈
فغان ز قصه زرّاقیان زهد فروش
جهود باشم ار آن کافران مسلمانند
برون نه از حد هستی و از وجود قدم
که بازماندگان خویشتن پرستانند
❈۵❈
نزاریا بده انصاف خود چه می دانی
که گر تو خود بدهی ورنه از تو بستانند
کامنت ها