حکیم نزاری:جای گنج است کنج خانهٔ ما نقد وقت است در خزانة ما
❈۱❈
جای گنج است کنج خانهٔ ما
نقد وقت است در خزانة ما
راح بستان که روح قدس به فخر
می نهد سر بر آستانهٔ ما
❈۲❈
تا کند مستی و برون آید
جرعه ای از می شبانهٔ ما
طبق سیم و زر اگر نبود
چه خلل در شرابخانهٔ ما
❈۳❈
خم دهقان همیشه می دارد
به زر و سیم بر چمانهٔ ما
خوش بود یک زمان که هیچ زمان
نبود خوشتر از زمانهٔ ما
❈۴❈
پادشاهی به ما رسید که باز
باز آمد به دستوانهٔ ما
نه که خود باز را نشیمن گاه
بود پیوسته آشیانهٔ ما
❈۵❈
دین و دنیا به نزد ما دو زنند
سه طلاقند هر دوگانهٔ ما
ابلهان اهل جنّت اند اکثر
تو ندانی در ابلهانهٔ ما
❈۶❈
تیر می افکن و کمان می پوش
بی نشانی بود نشانهٔ ما
بشنو ای یار از نزاری زار
زاری ما و زاریانهٔ ما
❈۷❈
دمِ او گرچه دام مرغان است
نیست هر مرغ مرد دانهٔ ما
کامنت ها