گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:مرا که خون دل از دیده همچو آب رود چه گونه بر مژه ممکن بود که خواب رود

❈۱❈
مرا که خون دل از دیده همچو آب رود چه گونه بر مژه ممکن بود که خواب رود
دلم بر آتش و خوناب از دو دیده روان غریب نیست که خوناب از کباب رود
❈۲❈
برفت عقلم و از من به خشم سر برتافت چو دلبری که ز دلداده ای به تاب رود
چه می رود مثلا بر وجود من ز فراق همان که بر قصب از فعل ماهتاب رود
❈۳❈
کنار من چو شفق غرق خون شود هر شام که آفتاب جهان تاب در نقاب رود
حیات جان من از عکس روی خورشید است از آن چو ذره به دنبال آفتاب رود
❈۴❈
درین طلب که منم عاقبت هلاک شوم چو تشنه ای که به جهد از پی سراب رود
هزار خون به ستم کرده را کفارت بس که در وجود روانم درین عذاب رود
❈۵❈
محبت تو نزاری چنان موکد نیست که نقش از ورق جان به هیچ باب رود

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها