حکیم نزاری:خمار چشم تو دادهست چشمها را نور تو چشم خویش نگهدار تا شود مستور
❈۱❈
خمار چشم تو دادهست چشمها را نور
تو چشم خویش نگهدار تا شود مستور
مگر که چشمهٔ حیوان ندیدهای جانا
چو خضر باش طلب گر که هست بادیه دور
❈۲❈
تو عالمی و علمدار توست شیطانی
تو عِلم گوی که شیطان شود ز تو مقهور
چو راست گفتی و دیگر مکن تو کذّابی
که جای این بر نارست و جای آن بر حور
❈۳❈
ز چشم چشمهٔ معنی گشای و نیکوبین
که چشمهها همه از چشم ما شود معمور
چو چشم خویش وطن ساز از تکِ ظلمات
که راهِوی به بهشت است نزد حور و قصور
❈۴❈
بگیر دستهٔ نرگس نزاریِ خوشگو
بخور تو بادهٔ مستانه از لبِ خَنّور
کامنت ها