گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:در سِتر ابر چند توان داشت آفتاب ای رشک آفتاب برافکن ز رخ نقاب

❈۱❈
در سِتر ابر چند توان داشت آفتاب ای رشک آفتاب برافکن ز رخ نقاب
خود برگرفته گیر نقاب از جمال خور خفاش چون کند که ندارد توان و تاب
❈۲❈
گر ذره ای ز نور تجلی کند ظهور همچون کلیم کار ببازی مکن شتاب
گردون تراب بر سر آن تیره بخت کرد کز دست داد دامن اولاد بوتراب
❈۳❈
از مهر همچو ذره ندارد دلم قرار سیماب را گزیر نباشد ز اضطراب
چشمم اگر خراب شد از اشک ژاله ریز بر راه سیل زود شود خانمان خراب
❈۴❈
اشکم اگر عقیق شد از تاب مهر دوست از سنگ لعل پاره کند نور آفتاب
مغزم ضعیف گشت ز ماخولیای وصل هم عاقبت هلاک کند تشنه را سراب
❈۵❈
اکنون نزاریا که گریبان اختیار از دست رفت بیش مکن گردن از طناب
بیهوده دست و پا مزن در محیط عشق تن در هلاک ده که ز سر درگذشت آب

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها