حکیم نزاری:خوش وقت صبوحیان شبخیز بر دست گرفته آتش تیز
❈۱❈
خوش وقت صبوحیان شبخیز
بر دست گرفته آتش تیز
آتش نه که آب زندگانی
آبی است ولیکن آتش انگیز
❈۲❈
تلخی و هزار جان شیرین
جانی و هزار ملک پرویز
ای دوست بیا بهرغم دشمن
گر خون من است در قدح ریز
❈۳❈
تا می به معاد خود رسد باز
با خون دل منش برآمیز
ناگه گیرد اجل گریبان
از دامن دوستان درآویز
❈۴❈
پرهیز مکن ز می بیاموز
عیش و طرب و ز خود بپرهیز
جان است به جانی آرزومند
دریاب نزاریا و مستیز
❈۵❈
بنشین پس کار خویش بنشین
برخیز ز هرچه هست برخیز
کامنت ها