گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:جمالِ رویِ هم چون آفتابش شبی گر باز می بینم به خوابش

❈۱❈
جمالِ رویِ هم چون آفتابش شبی گر باز می بینم به خوابش
به شمشیر از منش نتوان جدا کرد در آغوش ار کشم مستِ خرابش
❈۲❈
چه خوش باشد بدان شیرین زبانی که در شور آورد بر من شرابش
نه آخر زان دهان باشد خوش آید اگر تلخ است اگر شیرین جوابش
❈۳❈
دلم کرده ست دندان بر لبش تیز به خونِ جانِ خود دارد شتابش
خیالِ قامتش سرویست پیشم که هست از چشمۀ چشمانم آبش
❈۴❈
قرارم نیست بر بی دل ببخشند که بی دردی نباشد اضطرابش
فراقم هم دری در وصل دارد زجایی می کشد چندین عذابش
❈۵❈
نزاری بس که کانِ جان بکندی ندیدی رنگ از لعلی مذابش
حسودت بر حماقت می کند حمل که کوثر می کشد هم چون شرابش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها