گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:دوش می دیدم که بودی در کنارم آفتاب داشتی بر کف گرفته تا به لب جام شراب

❈۱❈
دوش می دیدم که بودی در کنارم آفتاب داشتی بر کف گرفته تا به لب جام شراب
دوستکامی خورد و بر دستم نهاد و بوسه داد گفت امشب از لبم انصاف خواه و کام یاب
❈۲❈
گاه از خورشید چون خفاش حیران بودمی گاه همچون ذره در هم رفته از بس اضطراب
گاه سر بنهادمی بر پاش همچون دامنش گاه بر پیچیدمی زلفش به گردن چون طناب
❈۳❈
گاه دستی کردمی آهسته در گیسوی او بوسه ها بربودمی گاه از دهانش بر شتاب
گاه از بوی عرق چینش دماغم پر بخور گه ز زلف عنبرینش دامنم پر مشک ناب
❈۴❈
گه کنارم از میانش همچو کوثر پر زلال گه دهانم از لبانش حلقه لعل مذاب
بر سرم کردی پیاپی چند جام آتشین بر جمال عالم آرایش شدم مست و خراب
❈۵❈
مست در آغوش او بودم که خوابم در ربود بیش از این اگه نی ام اِمّا خطا اِمّا صواب
من ندانم یعلم الله تا به شب خورشید را چون توان در بر به بیداری گرفتن یا به خواب
❈۶❈
در مقامات محقق خوب و بیداری یکی ست خوش نزاری خوش مقامی یافتی خیرالمآب

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مصطفی علیزاده
2019-01-07T09:58:45
خواب و بیداری یکیست صحیح است