گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آدینه مست مرا دید محتسب خراب می آمدم برون ز خرابات مست بی نقاب

❈۱❈
آدینه مست مرا دید محتسب خراب می آمدم برون ز خرابات مست بی نقاب
آغاز کرد بی هده گفتن کی ای فلان از چون تویی خطاست چنین کار ناصواب
❈۲❈
آدینه چون به مجلس واعظ نیامدی نشنیدی از خطیب که چون می کند خطاب
ای فارغ از بهشت نمی بایدت نعیم وی غافل از جحیم نمی ترسی از عقاب
❈۳❈
گفتم که احتساب خراباتیان که کرد هرگز که دید کوی خرابات و احتساب
گر راست بشنوی ز خراباتیان بسی راغب تری به شرب سر از راستی متاب
❈۴❈
بر من چه اعتراض کنی دفع خویش کن کز خود برون نرفته به زهدت چه احتساب
اینک بهشت اگر به قضا داده ای رضا وینک جحیم اگر طمعی داری از شراب
❈۵❈
از مجلسی چه می کنم اینجا که می کنند هر دم روایتی درگر از آیت عذاب
من در بهشتِ مجلسِ اصحاب می خورم بر بانگ چنگ و ضرب دف و نغمه ی رباب
❈۶❈
آن جا نه جای تست نه میخانه راه تو زهّاد را پدید بود مرجع ومآب
آن ها که سر به دنیی و دین درنیاورند حلاج وار طوق ندانند از طناب
❈۷❈
کردند اعتصام به حبل الله و زدند دست وفا به دامان اولاد بوتراب
بی بال مانده ای نتوانی پرید از آنک ناممکن است جلوه ی طاووس از غراب
❈۸❈
مثل تو پاک تن نبد آن قوم پاکباز گنجشک را رسد که کند پنجه با عقاب
ایشان منزّه اند و تو موقوف نام وننگ ای گاو لاغری مفگن خر در این خلاب
❈۹❈
منگر به عاشقان به حقارت که می کنند شیران نر زه معرکه ی عشق اجتناب
افسرده را چه غم که نزاری در آتش است ای دست گیر هان که ز سر درگذشت آب
❈۱۰❈
یارب تو آگهی که محبّ ولایتم روز جزا به قدر محبان دهم ثواب

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسین چمنسرا
2017-08-18T13:26:55
بیت اول این طور اصلاح شود : آدینه مست دید مرا محتسب ، خراب می آمدم برون ز خرابات بی نقاب