گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آن را که گمان شود یقینش برخاست همه جهان به کینش

❈۱❈
آن را که گمان شود یقینش برخاست همه جهان به کینش
آن را که ز بود خود برون شد بر سدره کنند آفرینش
❈۲❈
آن امر که عقل از اوست فایض عشق است ولی مگو چنینش
آن مهر که داشتی سلیمان دانی که چه بود بر نگینش
❈۳❈
تو هیچ مباش تا بباشد محکوم تو کل آفرینش
از خویش به در نمی شود عقل تا عشق نمی شود قرینش
❈۴❈
جانانه ما وصال کرده ست اما تو به چشم خود مبینش
او را نتوان به چشم شک دید الا که به دیده یقینش
❈۵❈
ای باد صبا ز ما فرو گوی حرفی به دو گوش نازنینش
مردیم و ز ما نمی کند یاد بر گوی حکایتی از اینش
❈۶❈
چون حلقه رسد مگر به گوشش زاری نزاری حزینش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها