حکیم نزاری:نگارا پری زاده ای یا سروش اگر آدمی زاده ای رخ مپوش
❈۱❈
نگارا پری زاده ای یا سروش
اگر آدمی زاده ای رخ مپوش
ز چین عرق چین مشکین تو
ختا در فغان است و چین در خروش
❈۲❈
درون لبت چشمه روح بخش
خَضِر بر کنار و میان پر ز نوش
دل اهل دل را پریشان مدار
به آزردن بی گناهان مکوش
❈۳❈
گذشت از فلک ناله داد خواه
تو در خواب و از غفلت آکنده گوش
بر افتادگان مرحمت واجب است
ز فریاد خواهان سخن می نیوش
❈۴❈
مرا رایگانی بدادی ز دست
بود رنج نابرده ارزان فروش
چو من هرکه مست از الست آمده
به صور قیامت نیاید به هوش
❈۵❈
نشان گروهی که هم فطرت اند
چو بیند مرا باز بیند دروش
بدم دوش تا روز در رستخیز
بسا شب که تا روز بودم چو دوش
❈۶❈
کنارم شود تا میان پر سرشک
به موج از میانم برآید به دوش
چو عکس خیالت درآمد ز در
همین تا بدیدم برفتم ز هوش
❈۷❈
چو خور برزند سر ز جیب افق
نظر را نماند نه تاب و نه توش
نزاری نیی مرد میدان عشق
و گر گویم افسرده ای بر مجوش
❈۸❈
محیط محبت ندارد کران
مکن دعوی آشنایی خموش
کامنت ها