گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:درد عشق است ای ملامت گر خموش نیست این بحری که بنشیند ز جوش

❈۱❈
درد عشق است ای ملامت گر خموش نیست این بحری که بنشیند ز جوش
چاشنی کن گر نداری ذوقِ می طالب دردی درآ و دُرد نوش
❈۲❈
روز و شب جانت به جان می پرورد بیش از این جرمی ندارد می فروش
ای که می گویی نصیحت کار بند هرگز او خود در نمی آید به گوش
❈۳❈
منزلی باشد که هوش آنجا بود گو کدام است این نشانم ده به هوش
با که برگویم که زان حضرت به من هر زمان پیغام می آرد سروش
❈۴❈
راست می گفتم وگرنه از کجاست در جهان افتاده چندینی خروش
هم نمی گویم که مردم گفته اند سرّ سلطان تا توانی بازپوش
❈۵❈
عقل با من گفت کای کوته نظر بیش از این در کسب بدنامی مکوش
عشق می گوید فضولی می کند گو نمی دانی زبان ما خموش
❈۶❈
گر نزاری را نمی دانی که چیست داغ او دارد ببین اینک دروش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها