حکیم نزاری:می در ده و دردِسر مده بیش چون مست شوم دگر مده بیش
❈۱❈
می در ده و دردِسر مده بیش
چون مست شوم دگر مده بیش
یک بوسه به من ده و همه عمر
گر شور کنم شکر مده بیش
❈۲❈
هر روز به حاجب وصالت
پروانه ی یک نظر مده بیش
اندیشه ی ترک ما گرفتن
بر خاطر خود گذر مده بیش
❈۳❈
بر زاری زار من ببخشای
دل خون کردی جگر مده بیش
چندان که به وسع طاقت ماست
یاری کن و بیشتر مده بیش
❈۴❈
وین لعل مذاب تا توانی
البته به بی بصر مده بیش
ما را به شراب نسیه در خلد
گو موعظه گو خبر مده بیش
❈۵❈
جانی که غذای اهل معنی ست
زنهار به کون خر مده بیش
کو طاقت انتظار بردن
گو وعده به ما حضر مده بیش
❈۶❈
اسرار مکن نزاریا فاش
من بعد سخن به در مده بیش
کامنت ها