گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:دوش مرا پیش کرد قافله سالارِعشق گفت بیا طوف کن کعبۀ اسرارِ عشق

❈۱❈
دوش مرا پیش کرد قافله سالارِعشق گفت بیا طوف کن کعبۀ اسرارِ عشق
قافله برداشتم بادیه بگذاشتم قافله بر ذکرِ حق بادیه بر خارِ عشق
❈۲❈
تا به درِ کعبه برد حاجیِ نفسِ مرا داد به دستِ دلم حلقۀ اقرارِ عشق
قومی دیدم کنار بر بتِ اخلاصِ دوست جمعی دیدم میان بسته به زنّارِ عشق
❈۳❈
گفتم کعبه ست این دیرِ مغان نیست گفت شرم نداری خموش چون کنی انکارِ عشق
بیش نیارد برون سر ز بیابانِ عقل هر که درین ره فتاد دور ز هنجارِ عشق
❈۴❈
خود چه تعلّق به تو کعبه و بت خانه را تولیت و سلطنت نیست مگر کارِ عشق
بر شکن از بودِ خود سینه ز بت کن تهی اینک اگر بشنوی کعبه ی ابرارِ عشق
❈۵❈
معتقدان کرده اند جانِ گرامی فدا تا نشوی جهد کن بیهده مردارِ عشق
مصدرِ ابداعِ تو جوهرِ نشرِ وجود نسخه ی اسرارِ حق نقطه ی پرگارِ عشق
❈۶❈
کعبه ی مقصود چیست سینه ی پاکِ رجال روضۀ فردوس چه خانۀ خمّارِ عشق
بر درِ شیرین تُرُش گر بنشیند چه غم شور مکن گو رقیب پیشِ نمک سارِ عشق
❈۷❈
کسوتِ عشّاق چیست حلّۀ رضوان و نیست حلّۀ رضوان به جز پود تو و تارِ عشق
اوّل محلوج وار پاک شد از خبثِ شرک پس سرِ حلّاج شد تاجِ سرِ دارِ عشق

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمدامین
2018-08-19T11:59:39
سلام و درود این غزل زیبا را برای دوست عزیزم حاج سعید قاینی نجفی که هم اکنون در مکه مکره عازم عرفات هستند ارسال کردم تا یادی از این شاعر و حکیم توانا کرده باشم.روحش شاد باشد! (28 مرداد 1397).