گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:عشق اگر باز گرفتی ز گریبانم چنگ خونِ دل برمژه از دیده نبودی آونگ

❈۱❈
عشق اگر باز گرفتی ز گریبانم چنگ خونِ دل برمژه از دیده نبودی آونگ
رنگ پوشیدم و هم رنگ نمی شد با من هم بینداختمش نه منم اکنون و نه رنگ
❈۲❈
تا دل و دیده نخواهند و نبینند به کس کلبۀ کنج گرفتم ز فضایِ دلِ تنگ
خود نه من بودم و نه دیده و نه دل بر کار عشق در خانه و من با دل و با دیده به جنگ
❈۳❈
مردمان وعظ مگویید و ملامت مکنید که محال است برون بردن ازین آینه زنگ
من خود از بحرِ ملامت به کناری برسم که به دم در نتوانند کشیدم چو نهنگ
❈۴❈
برو ای عاجز و در گوشۀ مسجد بنشین که رهِ کویِ خرابات صراط است و تو لنگ
زاهدان گوشه نشینی به ضرورت کردند تا نگویی به خرابات نکردند آهنگ
❈۵❈
پیشِ محراب نشینند که نامحرم را ره نباشد که درآید ز پسِ پردۀ چنگ
پردۀ ما مدر ای عاقل و تشنیع مزن تو برو شیشۀ خود نیک نگه دار ز سنگ
❈۶❈
تا کسی را به نزاری چه توقّع باشد که نه اندیشۀ نامش بود و نه غمِ ننگ

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها