گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:گر برون آیی و برقع بگشایی ز جمال از تو گیرند قیامت همه خلق استدلال

❈۱❈
گر برون آیی و برقع بگشایی ز جمال از تو گیرند قیامت همه خلق استدلال
گر نهی بر رهِ اسلام ز زلفت دامی عالمی خلق در افتند چو کافر به ضلال
❈۲❈
بر فشان عطفِ عرق چین و بهل تا گیرد نفسِ روحِ خدا رایحۀ بادِ شمال
از تو عشّاق یکی جان نبرند ار تو تویی خو مگر باز کند غمزۀ مستت ز قتال
❈۳❈
رحمت آرد مگر ای دیده ی پر خون بگری چاره ای نیست دگر ای دلِ پر درد بنال
دورم از غایتِ تعجیل و مسافت نزدیک چون بود بسته دهن تشنه بر اطرافِ زلال
❈۴❈
گر شکایت کنم از دوست ادب نیست که هست همه شب در برِ من خفته و لیکن به خیال
این همه تفرقه زان است که کم تر کردیم شکرِ جمعیّتِ احباب در ایّامِ وصال
❈۵❈
صفحه ی سیمِ ورق جدولِ تقویم شود گر در آرم به قلم شمّه ای از صورتِ حال
صبر مفتاحِ نجات است نزاری خوش باش اخترِ طالعت آخر به درآید ز زوال
❈۶❈
تا نفس را حرکت باشد و دل را قوّت درِ امید زدن را بود امکان و مجال

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها