گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:ای دیده را به دیدنِ رویت قرارِ دل گه در میانِ جانی و گه در کنارِ دل

❈۱❈
ای دیده را به دیدنِ رویت قرارِ دل گه در میانِ جانی و گه در کنارِ دل
دل را چه حّدِ آن که به جانی سخن کند در جست وجویِ وصلِ تو شد جان نثارِ دل
❈۲❈
بی رونق از دل است همه کار و بارِ من ای خاک بر سرِ من و بر کار و بارِ دل
گفتم به اختیار که داده ست دل ز دست دیرست تا ز دست برفت اختیارِ دل
❈۳❈
با ما ز هر چه هستیِ ما بود هیچ نیست ماییم و نیم جان و همین یادگارِ دل
از دل همه بلا به سرِ مبتلا رسد زنهار با بلا منشین در جوارِ دل
❈۴❈
تا آفتاب را نبود استقامتی ممکن به هیچ وجه نباشد قرارِ دل
بر مرکزِ دوایرِ عشق افتاده است از بدوِ آفرینشِ عالم مدارِ دل
❈۵❈
زین جا نزاری از پیِ دل بر سر اوفتاد کز سر برون نمی شودش خار خارِ دل

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها