گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:نشسته ام به خیالی که می پزم مشغول سری ز عقل نفور و دلی ز خلق ملول

❈۱❈
نشسته ام به خیالی که می پزم مشغول سری ز عقل نفور و دلی ز خلق ملول
در اوفتاده به گردابِ فکر و قلزمِ عشق که نه نهایتِ عرضش بود نه غایتِ طول
❈۲❈
ولایتی که به دیوانگانِ عشق دهند کجا به کنه نهایاتِ آن رسند عقول
کجا برند مجانین نصیحتِ عقلا که پند از او و نصیحت نمی کنند قبول
❈۳❈
سپاهِ عشق درآمد جهانِ جان بگرفت دل از ولایتِ صبر و شکیب شد معزول
رئیسِ شهر بیاراست بام و برزن و کوی ولی به کُنجِ گدا کرد پادشاه نزول
❈۴❈
گرفته چون شترِ مست راهِ بادیه پیش نه طبع مایلِ مشرب نه راغبِ مأکول
خلافِ عقل به دیوانگی بر آرم سر کنون که نامِ نزاری نهاده ای بُهلول
❈۵❈
حسود در حقِ من هر چه خواه گو می گو که من به دولتِ شه فارغم ز فضلِ فضول

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۸۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها