حکیم نزاری:گر یک نفس از تو می شکیبم از معتقدان مکن حسیبم
❈۱❈
گر یک نفس از تو می شکیبم
از معتقدان مکن حسیبم
بختم به وصالِ تو بشارت
می آرد و من نمی فریبم
❈۲❈
در ساخته ام به نارِ سینه
چون دست نمی رسد به سیبم
خون کرد جگر شبِ فراقت
چون روزِ قیامت از نهیبم
❈۳❈
بر ماه مپوش طرفِ برقع
خود زلف تو بس بود حجیبم
ای چشمۀ آفتابِ روشن
حربا صفت از تو ناشکیبم
❈۴❈
من خاکِ توم غباربردار
مگذار چو آب سر به شیبم
بیزاری و آن گه از نزاری
هیهات مکش بدین عتیبم
❈۵❈
تو حاکمی ار عنان بپیچی
من زنده و مرده در رکیبم
کامنت ها