گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:دردمندم وز وصالِ یار درمان نیستم هیچ دردی صعب تر از دردِ هجران نیستم

❈۱❈
دردمندم وز وصالِ یار درمان نیستم هیچ دردی صعب تر از دردِ هجران نیستم
گرچه می داند که بر جانم ز هجرِ یار چیست آن چنان زارم که گویی در بدن جان نیستم
❈۲❈
رسمِ قربانی ست اندر کیشم اسماعیل وار گر به تیغِ هجرِ آن مه روی قربان نیستم
داغ حرمانش به کل جان و دلم مجروح کرد چون کنم آخر که تابِ داغ حرمان نیستم
❈۳❈
سال ها شد تا سپردم در رهِ عشقش قدم ذرّه ای آگاهیِ آغاز و پایان نیستم
سر ز پای و پای از سر باز می نشناختم بی خبر بودم درین سودا خبر زان نیستم
❈۴❈
چون نقاب معرفت از عشق او برداشتم گر دگر نشناختم چیزی غمِ آن نیستم
من چو ترکِ کفر و دین گفتم چه بیمِ نام و ننگ کفر اگر لازم شود در بندِ ایمان نیستم
❈۵❈
روی و زلفِ دل برِ من کفر و ایمانِ من است تا نپنداری که من از اهلِ ادیان نیستم
تا نزاری مذهبِ آن زلفِ کافر دل گرفت در مسلمانی اگر هستم مسلمان نیستم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها