گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:دردا که سی ز عمر به غفلت گذاشتم وز روزگار فایده یی بر نداشتم

❈۱❈
دردا که سی ز عمر به غفلت گذاشتم وز روزگار فایده یی بر نداشتم
پنداشتم که تابعِ فرمان ایزدم من خود هنوز در طلبِ شام و چاشتم
❈۲❈
معلوم شد که هیچ ندانسته ام چو چشم از روی عقل بر همه اشیا گماشتم
از تیغِ آفتاب اجل سر نبرد کس چندان که سایه بانِ خرد بر فراشتم
❈۳❈
گر نیکویی نکردم چندی ز فعلِ بد خود را ز جهل رفتم و با خود گذاشتم
پرسیدم از پدر نُکَتی وان لطیفه را در خواب بر صحیفۀ خاطر نگاشتم
❈۴❈
گفتم بگوی تا به چه حالی چه گونه ای گفت ای پسر من آن بدرودم که کاشتم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رحیم غلامی
2019-01-19T13:31:13
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسرکای نور چشم من به جز از کشته ندروی (حافظ شیرازی)
رحیم غلامی
2019-01-19T13:32:46
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسرکای نور چشم من به جز از کشته ندرویساقی مگر وظیفه حافظ زیاده دادکاشفته گشت طره دستار مولوی