گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:چنان به رویِ تو هر بامداد دل شادم که می برد غم و شادی زمانه از یادم

❈۱❈
چنان به رویِ تو هر بامداد دل شادم که می برد غم و شادی زمانه از یادم
اگر چه بوس و کناری نمی شود حاصل ز گوشه هایِ دو چشمت به یک نظر شادم
❈۲❈
مگر ز چشمِ تو از هر چه مست بیزارم مگر ز قّدِ تو از هر چه هست آزادم
چو بخت معتکفِ آستانت بودم و هجر چو خاک بر سرِ کویِ تو داد بر بادم
❈۳❈
همین که عشق اساسِ محبّت تو نهاد یقین شدم که غمت می کَند ز بنیادم
نزاریا چو پری باش ز آدمی پنهان که نیست مردمی اندر قبیلۀ آدم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها