گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:یادِ آن کس که نرفته ست دمی از یادم شادیِ جان کسی کز غم او دل شادم

❈۱❈
یادِ آن کس که نرفته ست دمی از یادم شادیِ جان کسی کز غم او دل شادم
نازنینی که اگر سرو چو گل در قدمش می فتد می رود از پیش که من آزادم
❈۲❈
آشتی می کند و جنگ ز سر می گیرد ناشنو می کند و می شنود فریادم
گر به دیدارِ من آید بکشم در پایش جانِ شیرین که چو فرهاد فدایش بادم
❈۳❈
یک نظر کردم و در دستِ ملامت ماندم یک قدم رفتم و در دامِ بلا افتادم
خود قضا را نظرم بر طرفی می افتد که دلم می رود ار دیده ز هم بگشادم
❈۴❈
غمِ فرزندِ کسان چند خورم واویلاه تا من از مادرِ فطرت به چه طالع زادم
تا چرا منع همی کرد ز مطرب پدرم تا چرا چنگ نیاموخت مرا استادم
❈۵❈
جگرم خون شد و باطن به کسی ننمودم ظاهرش آن که ز سر شیفتگی بنهادم
ایّها النّاس چه حاصل ز نصیحت کردن که ازین گوش بدان می گذرد چون بادم
❈۶❈
چند گویند نزاری بنه از سر سودا هر چه آید به سرم تن به قضا در دادم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رحیم غلامی
2019-01-19T13:34:54
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناختیا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم