گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:آن شب که وداعِ یار کردم عزمِ سفر اختیار کردم

❈۱❈
آن شب که وداعِ یار کردم عزمِ سفر اختیار کردم
در بر همه شب لبش مکیدم وز نی شکر اعتبار کردم
❈۲❈
تا وقتِ نماز طوقِ گردن زان گیسویِ مشک بار کردم
چندین مستی و بی قراری زان نرگسِ پُر خمار کردم
❈۳❈
بر خرمنِ گل بسی مراغه تا روز به رغمِ خار کردم
لعلش به ستیزۀ رقیبان دندان بزدم فگار کردم
❈۴❈
هنگامِ رحیل بس که فریاد از گردشِ روزگار کردم
دل خون شد و خون به سر برآمد آن دم که ازو کنار کردم
❈۵❈
برخاست به زیر پای او گِل بس کز مژه خون نثار کردم
یادِ سرِ دستِ پر نگارش جان در سرِ آن نگار کردم
❈۶❈
دیّار ندیده ام خبر گوی تا رحلت از آن دیار کردم
بس ناله که چون نزاریِ زار از دردِ فراقِ یار کردم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها