گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:بگذاشتمت جانا ناکام و سفر کردم بی رویِ تو از دیده خونابه به در کردم

❈۱❈
بگذاشتمت جانا ناکام و سفر کردم بی رویِ تو از دیده خونابه به در کردم
در چشمِ منی گویی بنشسته که پندارم رویِ تو همی بینم در هر چه نظر کردم
❈۲❈
هر جا که تهی کردم بر یادِ لبت جامی از دیده دگر بارش پر خونِ جگر کردم
چون هیچ نماند از من اکنون ز که می ترسم مجنون شده ام مجنون از عقل حذر کردم
❈۳❈
از دستِ ملامت گر روی از تو نگردانم گو تیر بزن حاسد کز سینه سپر کردم
تو خسروِ خوبانی من شیفته فرهادم با هم چو تو شیرینی ابری شکر کردم
❈۴❈
مقصود رضایِ تو نه وایۀ خود دارم تا با تو در افتادم از خویش گذر کردم
از غمزۀ جادویت دینی دگر آوردم وز طاقِ ابرویت محرابِ دگر کردم
❈۵❈
در خفیه نزاری را گر راز همی گفتم اکنون همه عالم را زین کار خبر کردم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها