گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:شب ها همه شب در انتظارم تا دوست نظر کند به کارم

❈۱❈
شب ها همه شب در انتظارم تا دوست نظر کند به کارم
او حاضرِ وقت و من نبینم او با من و من خبر ندارم
❈۲❈
کس را غمِ روزگارِ من نیست من خود سرِ این طمع نخارم
زین شور که در جهان فکندی شوریده شده ست روزگارم
❈۳❈
باید که به دوستان رسانم عمری که به هرزه می گذرانم
زیرا که مهم تر از همه چیز این است که باز می گزارم
❈۴❈
گر پای نمی نهم درین راه از دست بمی رود نگارم
هر چیز که با من است حالی فی الجمله به دوست می سپارم
❈۵❈
با هم نفسی به آخر الامر آخر نفسی مگر برآرم
تیمار نمی برد خزانم غم خوار نمی شود بهارم
❈۶❈
هر سال همان که پار دادند از هفت و شش و سه و چهارم
از پای دراوفتاد عقلم از دست برفت اختیارم
❈۷❈
گر دی بودم نزاری ام روز بنگر به چه زاریانِ زارم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها