گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:که می‌برد ز رفیقان به دوستان خبرم که من چگونه به درد از جهان همی گذرم

❈۱❈
که می‌برد ز رفیقان به دوستان خبرم که من چگونه به درد از جهان همی گذرم
نه جز عصای قضا دست گیر در پیشم نه جز نصیبه ی تقدیر بر فراز سرم
❈۲❈
به اول آن همه امید در خیال که بود که آخر این همه زحمت به زیر خاک برم
گمان برند مگر اهل دل که وقت رحیل به سوی کالبد از حرص باز می نگرم
❈۳❈
به هیچ وقت خدا واقف است اگر آید به غیر دوست همه کاینات در نظرم
ز غصه در دلم از حسرت وداع نماند نمی کز آتش این غم کباب شد جگرم
❈۴❈
کجا شدند که بر بسترم چنین عاجز به حال نزع ببینند همت و هنرم
چه سود زاری و زور و زر ای نزاری کو زبان زاری و بازوی زور و دست زرم
❈۵❈
اگر حیات بود ور ممات هم ره باد دعای مادر مسکین و همت پدرم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۴۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها