گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:ای بی خبر ز دردِ دلِ مهرپرورم عیبم مکن که عاشقم آخر نه کافرم

❈۱❈
ای بی خبر ز دردِ دلِ مهرپرورم عیبم مکن که عاشقم آخر نه کافرم
چون غافلی ز عشق چه دانی که حال چیست تو خویشتن پرستی و من عشق پرورم
❈۲❈
صاحب‌نظر چو بنگرد انکار کی کند در قامتِ خمیده و در گونهی زرم
نادیده رویِ دل بر او گویی گرفته اند از عکسِ رویش آینه ای در برابرم
❈۳❈
گشتم بر آستان درش همچو خاک پست روزی مگر به سهو نهد پای بر سرم
سر در سرِ هواش کنم تا به رستخیز با آبِ روز خاکِ لحد سر برآورم
❈۴❈
گر بنگرند روزِ قیامت ز مهرِ دوست بوی وفا دهد همه اجزایِ پیکرم
تا در وجودِ بی‌ غرضم عشق راه یافت زان پس دگر به هستیِ خود باز ننگرم
❈۵❈
بی دیده راهْ بینم و بی سر کلاه‌ْدار بنشسته ی رونده و گنگِ سخنورم
نه نه نه حدِّ مرتبه ی چون منی بود بر خود یقینم اَر به نزاری گمان برم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۵۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها