حکیم نزاری:بیمار عشق را چه مداوا کند طبیب تعلیم عاقلانه مده گو مرا ادیب
❈۱❈
بیمار عشق را چه مداوا کند طبیب
تعلیم عاقلانه مده گو مرا ادیب
ما توبه در مقابل عصیان نیاوریم
تمکین عاقلان ز مجانین بود عجیب
❈۲❈
زنّار اگر ببندم و ساکن شوم به دیر
ماییم و عشق و هرچه اشارت کند حبیب
در دین توبه مذهب ما هیچ فرق نیست
از طیلسان ملت اسلام بر صلیب
❈۳❈
آری تو بر مراتب ابداع طالبی
اما تو را نصیب نکردند از آن نصیب
احول به هیچ وجه نبوده ست راست ببین
زین پیش گفته اند که اعما بود غریب
❈۴❈
با مدعی بگوی نزاری که روی دوست
پوشیده نیست الّا بر دیده ی رقیب
کامنت ها