حکیم نزاری:من کی ام تا گویمت آنِ توام کافر غیر ار مسلمان توام
❈۱❈
من کی ام تا گویمت آنِ توام
کافر غیر ار مسلمان توام
این نمیدانم ولی میدانم آنک
هر چه هست از نور رخشان توام
❈۲❈
نفس را در اهتمام من بدار
تا توانم گفت سگبان توم
تیرباران فراغت بس نبود
کشته شمشیر هجران توم
❈۳❈
گر شوم مستغرق اندر ذات تو
شاید ار گویم همه آن توام
نه غلط این جا که گوید که شنود
بس که خواهد گفت حیران توام
❈۴❈
نیست با ستر و ظهورم هیچ کار
عاشق پیدا و پنهان توام
مو کشان در حلقه مستان کشید
حلقه زلف پریشان توام
❈۵❈
گر به آزادی قبولم میکنی
بنده مطواع فرمان توام
هر کجا چوگان حکمت میبرد
در تماشاگاه میدان توام
❈۶❈
هر چه میدانند دانایان مرا
نیست با آن کار، نادان توام
بیش از این نتوان گفت باز
گوهر اسرار را کان توام
کامنت ها