حکیم نزاری:چشم امیدوار به ره برنهادهایم گوش نیازمند به در برگشادهایم
❈۱❈
چشم امیدوار به ره برنهادهایم
گوش نیازمند به در برگشادهایم
پیش خیال روی تو کز چشم ما نرفت
چون مخلصان به پای ادب ایستادهایم
❈۲❈
مهر تو از مبادی فطرت نهادهاند
در جان ما و جان به وفای تو دادهایم
یک جرعه دادهاند به ما ز اول و هنوز
لایعقل از تجرع آن جام بادهایم
❈۳❈
دیوانهوار در پی زنجیر زلف تو
زنجیرسان چو زلف تو بر هم فتادهایم
شیر وفا مکیده ز پستان وحدتیم
آری مگر ز مریم دوشیزه زادهایم
❈۴❈
نه نه نزاریا نکنی با یراق عشق
دعوی که ما هنوز درین ره پیادهایم
کامنت ها