گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

حکیم نزاری:پنجاه سال خون دلِ رز مکیده‌ایم جان را چو جانِ خویش به جان پروریده‌ایم

❈۱❈
پنجاه سال خون دلِ رز مکیده‌ایم جان را چو جانِ خویش به جان پروریده‌ایم
نزدیکِ عقل هیچ دگر نیست جانِ جان جزمی‌که ما به تجربه این جا رسیده‌ایم
❈۲❈
از جامِ باده بارکشی ساختیم وزو رخت وقت به منزلِ اخوان کشیده‌ایم
از همّتِ بلند بر آورده‌ایم سر از جیبِ سدره گرچه به قامت خمیده‌ایم
❈۳❈
از موسی و عصاش قیاسی گرفته‌ایم وز خضر و آبِ چشمه رموزی شنیده‌ایم
لیکن نمی‌توان که توانیم گفت باز دانی چرا که محرمِ رازی ندیده‌ایم
❈۴❈
هرگز قیاس ورای حجابِ به حق نشد این پرده دیر شد که به هم بر دریده‌ایم
گرما به رایِ خویش رویم از قفایِ خویش از خود چو کِرمِ پیله به خود بر تنیده‌ایم
❈۵❈
مستِ الست آمده و مست می‌رویم از جرعه یی کز اولِ مبدا چشیده‌ایم
دوش از ورایِ سدره سروشی به عقل گفت مستانِ عشق را به جهان برگزیده‌ایم
❈۶❈
تا رستخیز دبدبه ی عشق ما زند صوری که بر زبانِ نزاری دمیده‌ایم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها